زمانی که ساخت سریال « هیولا » توسط مهران مدیری اعلام شد، ذهن اغلب طرفداران این فیلمساز به سراغ سریالهای قبلی او در شبکه نمایش خانگی رفت. سریالهایی که یا مانند « قهوه تلخ » به حال خود رها شده بودند یا به حدی سطح کیفی آنها ناامید کننده بود که بهتر می بود نام خوشِ مهران مدیری را از آنها حذف می شد. اما اینبار ماجرا کمی متفاوت بود چراکه اعلام شد پیمان قاسم خانی به عنوان سرپرست نویسندگان قرار است با این سریال همکاری نماید و این به معنی همکاری مشترک مهران مدیری و پیمان قاسم خانی پس از سالها بود. خبر جالبی که طرفداران این دو را به یاد روزهای خوب سریال « شب های برره » انداخت و اینبار همه منتظر ماندند تا ببینند نتیجه همکاری مهران مدیری و پیمان قاسم خانی در سریال « هیولا » چه مسیری را طی خواهد کرد.
مدیری برخلاف سالهای گذشته که همواره از سیامک انصاری به عنوان نقش اصلی فیلمها و سریالهای خودش استفاده می کرد، اینبار تصمیم گرفت تا از فرهاد اصلانی به عنوان بازیگر نقش اصلی استفاده نماید. این تصمیم غیرمنتظره بود چراکه جز موارد معدود، کمتر فرهاد اصلانی را در نقش های کمدی شاهد بودیم و همین موضوع به کنجکاوی ها درباره سریال افزود. « هیولا » درباره خانواده ای به نام شرافت است. خانواده شرافت با قدمت بیش از یک قرن، همواره به درستکاری شناخته می شدند و به دلیل همین از کسب ثروت باز مانده اند. نسل جدید خانواده شرافت ( فرهاد اصلانی ) حالا معلم دبیرستان است و با اتفاقاتی روبرو شده که باعث می شود شرافتش زیر سوال برود و رفته رفته به فردی بی توجه به اصول اخلاقی باشد.
مهران مدیری نسبت به دهه های گذشته آشکارا تغییرات زیادی را به خود دیده است. مدیری یکی از مهمترین کمدی سازهای تاریخ تلویزیون بود که در خلق تیپ استاد بلامنازع بود بطوریکه بسیاری از تیپ گیری های رایج در فرهنگ عمومی امروز ایران مدیون او و آثاری است که طی سالهای گذشته از او به نمایش درآمده بود. اما مهران مدیریِ امروز متفاوت از آن سالهاست. او سالها قبل هم گفته بود که ترجیح می دهد در عرصه درام و آثار جدی به فعالیت بپردازد اما به جهت اقبال عمومی به آثار کمدی اش مجبور شده در این حوزه باقی بماند. حالا چند سالی است که مدیری به خواسته اش رسیده و سعی کرده در کنار کمدی، نگاه جدی تری به مسائل اجتماعی و دغدغه مردم داشته باشد. او با فیلم « ساعت 5 عصر » این مسیر را در سینما کلید زد که برخلاف انتظار خودش، خیلی با استقبال تماشاگران مواجه نشد. شاید بزرگترین مشکل آن فیلم نوع نگاه مدیری به فیلمسازی است که طی سالهای گذشته لغزش کمی به خود دیده و ایرادات فراوانی را داشته که مدیری از اصلاح آنها پرهیز کرده است.
سریال « هیولا » دقیقاً از نقطه ای ضربه می خورد که آثر قبلی مدیری یعنی « ساعت 5 عصر » دچار آسیب شده بود. مدیری به خوبی دغدغه های جامعه را می شناسد و این موضوع را در اجراهایش در برنامه « دورهمی » نیز نشان داده بود، اما او در تبدیل این دغدغه های اجتماعی به تصویر تنبل است و مدیریت زمان را نمی شناسند. سریال « هیولا » با اینکه اجتماعی تر از آثار قبلی مدیری است اما کماکان یک اثر طنز محسوب می شود و در تمام سکانس های آن موقعیت کمیک گنجانده شده، پس این هدف که مخاطب می بایست در زمان تماشای سریال لبخند بزند از بدیهیات محسوب می شود. اما ضرباهنگ کُند و کِش دادن بی جهت شوخی های ساده سبب می شود تا زمان مفید سریال کاهش پیدا کرده و همچنین لذت تماشای شوخی ها نیز از بین ببرد.
برای دانلود سریال هیولا و حتی دانلود سریال ایرانی مرزفان رسانه ای مجاز و معتبر می باشد.
تماشاگران امروز سریالهای تلویزیونی که به آثار روز جهان دسترسی دارند، به خوبی می دانند که زمانبندی شوخی ها و نحوه اجرایشان کلیدی ترین شرط برای موفقیت سریال می باشد. این ویژگی در سریال « هیولا » اصلی ترین عامل ضعف می باشد. جایی که شوخی ها چندین و چند بار با سر و شکل یکسان تکرار می شوند و ریتم سریال را کُند و ملال آور می کنند. این نکته را هم باید یادآور شد که شوخی های اجتماعی سریال در نوع خود عجیب و غیرمنتظره هم هستند، مخصوصاً سکانس های مربوط به اختلاس در صندوق فرهنگیان که با توجه به سابقه سازندگان سریال به همکاری با کسانی که در این ماجرا دخیل بوده اند، این شوخی ها را برای تماشاگر غیرقابل هضم می کنند.
رفتارهای اغراق شده آدمهای قصه هم مسئله ای است که در تضاد با رویکرد اجتماعی سریال می باشد. فیلمساز در آثار کمدی می تواند انسانهایی با ضریب هوشی مختلف خلق نماید و آن را دستمایه موقعیت های کمیک قرار دهد. اما سریال « هیولا » که ادعای نقد اجتماعی دارد و در فضایی کاملاً رئال پیش می رود، شخصیت هایی را خلق کرده که با میمیک های اغراق شده، تفاوت کلی با فضای داستان دارند. می توان به عنوان مثال به همسر شرافت با بازی شبنم مقدمی اشاره کرد که بیش از حد کمیک است و البته که تا اینجای داستان تک بُعدی ترین شخصیت داستان محسوب می شود و سکانس های او سرشار از تکرار بوده است.
روند سریال تا اینجای کار نشان از یک داستان ساده و بی جزئیات دارد که درباره مردی که قرار است با مشاهده مشکلات جامعه شرافت خود را از دست دهد و به سمت و سوی کارهای غیرقانونی کشیده شود می باشد. خوشبختانه به جهت حضور قاسم خانی در تیم نویسندگان، چند سکانس جالب توجه از جمله اشاره به عامل اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در سریال گنجانده شده که از معدود سکانس های نسبتاً بامزه سریال محسوبی می شود. اما در مجموع باید به این نکته اشاره کرد به واقع ایده مهمی در میان نبوده که منجر به ساخت سریال « هیولا » شود. شاید باید تنها امیدوار بود که « هیولا » بتواند در ادامه مسیر تغییراتی را به خود ببیند که سطح سریال را از این سستی که گرفتارش است بالاتر ببرد.
منبع : moviemag.ir